گشتی در انحرافات فیلم؛ گشت ارشاد « گشت ارشاد » که فرصت مغتنم اکران نوروزی را بدست آورده فیلمی است که در رساندن پیام خویش به دلیل ناهمگون بودن عناصر محتوایی و ناهمخوان بودن پازل ها الکن است . آیا هدف اصلی کارگردان مطرح کردن آسیب های اجتماعی است یا ریشه یابی مشکل اعتیاد ، رانت خواری ، بدحجابی و یللی و تللی جوانان. در این فیلم شخصیت های قانون شکن ، هنجار گریز ، دزد ، ، کلاهبردار ، معتاد ، ساده لوح و
بی سواد زیر پوسته ریش های بی ریشه پنهان شده اند
و کارگردان عمداً تمام شخصیت های شیطانی را با ظاهری موجه به تصویر کشیده است . عباس با سوء استفاده از عناصر و سمبل های ادبیات و هویت بسیجی در علن به ظاهر حزب الهی ، معتقد و باورمند است ولی در خفا مثل رگبار دروغ می گوید فیلم مستهجن
می بیند و با دوربین داخل خانه های مردم سرک می کشد ، نسخه همکارانش هم در تار و پود یکی از مشکلات و معضلات اجتماعی پیچیده شده است . یکی پدرش معتاد است یکی هم خرافه گراست و زن طلاق .
یکی از ضعف های ساختاری فیلم به عدم ارتباط منطقی وباور پذیری داستان فیلم در شخصیت پردازی و تضادهای درونی و کنش شخصیت ها برمی گردد . یکی از تضادهای فیلم این است اگر عباس ، عطا و حسن بسیجی هستند چگونه است که در لوای تابلو گشت ارشاد ناجا فعالیت دارند و اگر این افراد پرسنل ناجا هستند چگونه به سادگی و با لباس شخصی به مأموریت می روند.
کارگردان با ساده انگاری و ظاهر سازی باورناپذیری یکی دو بار عباس و باندش را در مقابل مسجدی نشان
می دهد و آنها را در برابر یکی از مسئولان پایگاه بسیج حاضر می کند تا نشان دهد این افراد منتسب به پایگاه بسیج مسجد هستند . جالب تر برخورد تحقیرآمیز و ترد کننده آن مسئول پایگاه است که در صحنه های بعدی فیلم ملبس به لباس فرم ناجا ظاهر می شود با وجود برخورد سرد او با عباس و نیروهایش معلوم نیست عباس و باندش چگونه حکم مأموریت ، کارت ، باتوم و بیسیم و حتی اسلحه دریافت کرده اند .
این تصاویر پراکنده نشان می دهد تار و پود داستان فیلم وصله و پینه ای و متشکل از پازل های ناهمخوان است و به ضرب و زور به هم وصل شده این ضعف در روایت داستان و خروج کارگردان از نیمچه طنز فیلم هم دیده می شود . گشت ارشاد از جهت شخصیت پردازی دارای ضعف هایی است که نتیجتاً باورپذیری شخصیت ها و هویت یابی و واقع گرایی آنها را با مشکل مواجه می کند .
کارگردان برای باورپذیرشدن هنجار شکنی و قانون گریزی باند عباس به ناچار سراغ خانواده اعضای باند
می رود ، خانواده هایی ناسالم ، معتاد ، فقیر ، علیل و اعضای باند را هم به نوعی وازدگان اجتماع معرفی می کند .
« فراتی » را شخصیتی رانت خوار ، سوء استفاده گر نشان می دهد اما بیننده در نهایت از شغل ، سمت و منصب فراتی که در ظاهر نمایشگاه دارد ، بی اطلاع باقی می ماند . یا هویت لیلا دخترشهرستانی که تنها وانمود می شود او شهرستانی است مجهول باقی می ماند . کلی گویی و کلی پردازی درباره شخصیت ها یکی از ضعف های گشت ارشاد ا ست و کارگردان برای سرپوش نهادن بر این ضعف ها پلان هایی طنزآمیز و ناپخته ، دیالوگ ها و جملاتی را از زبان شخصیت های فیلم جاری ساخته تا بر این ضعف ها سرپوش نهد و شخصیت ها را برای مخاطب باورپذیر نماید و البته این کمدی به اصطلاح تلخ نیز نیمه کاره در اواسط فیلم رها می شود تا کارگردان حتی به هدف اصلی خود که همان فتح گیشه است هم دست نیابد .
پلان هایی از « گشت ارشاد » نیز به عقده گشایی جوانانی اختصاص دارد که کارگردان تریبونی شده برای واگویی ناگفته های آنها ، « رپر» ها و خوانندگان زیرزمینی ، هوسرانانی که در پارک ها و زیر درختان بوستانها سراغ همسران موهوم خود می گردند و در نماها و سکانس های دیگر از خال کوبی ها تا گردن بنده های اجق و وجق و لباس های مشعشع گروهها و باندهای محفلی را که در مجالس پارتی و رقص و پایکوبی های مختلط شبانه به همدیگر رسیده اند با فریب کاری به تصویر کشیده می شود تا به نوعی از کراهت و قبح آن کاسته شود و با مظلوم نمایی آنها را طلبکار از حکومت و نظام نشان می دهد .
و اینگونه وانمود می شود که به هر حال اینها واقعیت های جامعه اند باید پذیرفت ، آنها را باور کرد و در نهایت هضم شان کرد . کارگردان تمایل داشته به سمت و سوی بیان دغدغه های بخشی از جوانان یا به تعبیری خرده فرهنگ های معارض که با هویت بومی ، ملی و دینی جامعه سازگاری ندارد پیش برود اما در بخش هایی بر خلاف جهت مهر تأییدی بر ابتذال هم می زند .
فیلم « گشت ارشاد » علاوه بر همه اینها حاوی مجموعه قابل توجهی از تابو شکنی های محیر العقول هم هست که واقعاً بی شمارند که شاید به عنوان نمونه بتوان به آن سکانسی اشاره کرد که با یک میزانسن
چندش آور و فضاسازی دیالوگی و حسی مخاطبان ،به پیامک اعلام نام خطیب نماز جمعه تهران می خندد و یا سایر سکانس ها و دیالوگ گذاری های این فیلم که کمابیش از این حربه برای تمسخر ارزش های دینی و ملی و خنداندن مخاطب به هر قیمتی سوء استفاده می کند .
فیلم « گشت ارشاد » از جهت ارزش های سینمایی و مؤلفه های ساختاری و شاخصه های همچون فیلمنامه ، شخصیت پردازی ، تصویر برداری و چیدمان تصویری اساسا فیلمی است در خدمت ابتذال که همه این عناصر را هم به نوعی در گرو به ظهور و بروز رساندن این ابتذال قرار می دهد و نهایتاً آن را تبدیل به فیلمی می کند که نمادها و سمبل های ارزشی جامعه را دست آویز لودگی و تمسخر مخاطب قرار می دهد .