وبلاگ علی شیرین -نویسنده وپژوهشگر

وبلاگ شخصی درج مطالب ،مقالات ،یاداشت ها ودید گاهها -

وبلاگ علی شیرین -نویسنده وپژوهشگر

وبلاگ شخصی درج مطالب ،مقالات ،یاداشت ها ودید گاهها -

ویژگی‌‌های زبان مطلوب مطبوعات

ویژگی‌‌های زبان مطلوب مطبوعات

زبان چیست؟

برای اینکه به یک تعریف نسبتاً واحد از ویژگی‌های مطلوب زبان در مطبوعات برسیم در ابتدا باید به تعریف مشخصی از زبان دست یابیم. «زبان در قاموس زبان‌شناسی به گفتار بشر اطلاق می‌شود و آن عبارت است از شمار معین و مشخص از صوت‌ها که با نظام قراردادی ترکیب یافته و به وسیله اعضای گفتار برای بیان فکر ادا می‌شود.» [1]

زبان در عین سادگی، پدیده بسیار پیچیده‌ای است که دارای ابعاد و جنبه‌های گوناگونی است. از یک سو وسیله ارتباط و تعامل میان افراد یک جامعه است و از سویی وسیله‌ای برای بیان و تخلیه احساسات و عواطف و بروز افکار و اندیشه‌هاست.

به تعبیر دیگر زبان مهمترین و رکن رکین ارتباط و پیوند جهان درون با جهان بیرون است. زبان یکی از جنبه‌های رفتار انسانی است و البته پیچیده و این طبیعت پیچیده زبان است که اجازه می‌دهد از آن تعریف‌های مختلفی براساس نگاه روانشناسان، فیلسوفان، منطقیان و زبان‌شناسان ارائه شود.

البته این تعاریف به جهت نگاه‌های متفاوت تنها برخی از خصوصیات و کارکردهای زبان را در بر می‌گیرد بنابراین «آنچه باید به یاد داشت این است که اکثر این تعریف‌ها، با توجه به نقطه دید خاص آنها درست است، اکثر آنها به هیچ وجه ناقض یکدیگر نیستند بلکه مکمل یکدیگرند.» [2]

و البته این تفاوت به دلیل طبیعت پیچیده زبان، اجازه بیان تعریف کامل، جامع و مانعی را غیرممکن می‌سازد.

کارکردهای زبان و خط

از آنجا که نوشته صورت مکتوب زبان است و ما ابتدا می‌اندیشیم و سپس کلمات را بر زبان جاری و ساری می‌سازیم و یا می‌نویسیم و اندیشه‌هایمان را مکتوب می‌کنیم. «پس در رابطه زبان و خط باید دانست که زبان اصل است و خط فرع آن، زبان متغیر است و خط باید تابع آن باشد، اگر الفبایی با در نظر گرفتن نیازها و مختصات یک زبان تنظیم شده باشد طبعاً بین آن دو هماهنگی وجود دارد، اما زبان همواره مستعد پویایی و دگرگونیست و خط ابزاری است ایستا.

در عین حال همانگونه که زبان از مجموعه اصول و قواعدی به نام «دستور زبان» پیروی می‌کند و ضرورتاً باید تابع این دستور زبان باشد، خط نیز باید پیرو اصول و ضوابطی باشد که مجموع آن را «دستور خط» می‌نامند. به موجب اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، خط فارسی، خط رسمی کشور ماست. [3]

مطبوعات، خط فارسی و نگرانی‌ها

امروزه شیوه خط و املای فارسی که معبر و گذرگاه ارتباط مطبوعات و رسانه‌ها با مردم و مخاطبان هستند به مسئله‌ای اساسی تبدیل شده است و تشتت و نابسامانی آن فرهنگ‌دوستان، ادب‌پروران و علاقه‌مندان به زبان فارسی را نگران کرده است. در روزگاران پیش شمار باسوادان و نویسندگان و قلم‌به‌دستان اندک بود و هر کس هرگونه می‌نوشت پیامد ناگواری نداشت، زیرا خوانندگان و مخاطبان آن نوشته‌‌ها هم اندک بودند، اما امروز مخاطبان رسانه‌های دیداری، شنیداری و نوشتاری میلیونی هستند و میلیون‌ها نفر از نوآموز و دانش‌آموز گرفته تا استاد، دانشجو و اهل قلم و ادب، خوانندگان، شنوندگان و بینندگان این رسانه‌ها به شمار می‌روند و با مرور این مطالب، می‌آموزند و آموخته‌های‌شان را بر زبان جاری می‌سازند و یا به رشته تحریر در می‌آورند و به دیگران منتقل می‌کنند. بنابراین ناآگاهی و کم‌دانشی ارباب قلم و اصحاب رسانه نسبت به دستور خط و آیین نگارش زبان فارسی، و کم‌توجهی به زبان معیار و ترویج کژتابی‌های زبان، زیان‌های بی‌شماری را به پیکره زبان فارسی وارد ساخته است.

ترویج غیر معیارها، غلط‌نویسی و دشوارنویسی در رسانه‌ها موجب مخدوش شدن سیمای واقعی زبان و خط فارسی و خروج آن از قواعد و اصول کلی و پذیرفته شده و مسخ هویت و اصالت آن شده است.

البته ناگفته نماند نابسامانی‌ و ناهنجاری‌ها زبان مطبوعات تنها گناه نویسندگان و خبرنگاران و قلمزنان روزنامه‌ها و رسانه‌های مکتوب نیست بلکه حاکم شدن سلیقه‌های فردی، در نثر و زبان فارسی عام و اصلی‌ تردید ناپذیر است.

* زبان گفتار و زبان نوشتار

آنچه که مسلم است این است که «در همه زبان‌ها میان آنچه که می‌‌نویسند و آنچه که می‌گویند تفاوتی هست. معمولا زبان نوشتار را عامل تنظیم و تصحیح زبان خطابه و محاوره می‌دانند و به بیان دیگر زبان نوشتار عامل وحدت کلام در میان اقوام و طوایف است اما ناگفته نماند که «مخابرات مکتوب[4]» تحت تاثیر شدید «مخابرات ملفوظ» است و چون رسانه‌های پرمخاطبی مثل: سینما، رادیو و تلویزیون غالبا به جای نوشته‌های «کتابی» طرز بیان متداول میان مردم را معیار و ملاک خود قرار می‌دهند طرز سخن عوامانه از این راه رواج و اشاعه می‌یابد و اصطلاحات و حتی ترکیب عبارات عوام بر زبان مکتوب رخنه‌ای وسیع می‌کند و گاه قواعد زبان که می‌بایست به صورت آمرانه و دستوری از زبان مکتوب برآید و جاری شود تحت تاثیر زبان رایج در میان محاورات مردم شکسته می‌شود.

زبان فارسی امروز، از جمله زبانی که در آثار ادبی به کار می‌رود از اینگونه تاثیرات نشان آشکاری در خود دارد4. بخشی از مطالب روزنامه‌ها نیز به ویژه در نشریات محلی و منطقه‌ای، داستان‌ها، خاطرات و گزارش‌ها حامل چنین نقشی در میان مردم هستند و ذاتاً بخشی از ادبیات ملفوظ اعم از اشعار، ترانه‌ها، واژگان، اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها را به مکتوب  تبدیل و دوباره به میان مردم مخابره می‌کنند.

«پژوهشگران بر این باورند که مطبوعاتی که اهمیت زبان اجتماعی و زبان گفتار و به تعبیر روشن‌تر ادبیات شفاهی را دریافتند و آن را به شایستگی و به شکل طبیعی و با محدودیت کمتر و با نرمش پذیری و راحتی و روانی بیشتر در جویبارهای فرهنگی به سوی جریان قوی‌تر و اصلی‌ فرهنگ جمعی کشور به جریان انداختند ماندگار‌ترند.» 5

از آنجا که در رسانه‌های مکتوب به ویژه روزنامه‌ها و هفته‌نامه‌ها مخاطب‌یابی و جلب سلیقه مخاطب اصل است؛ قلمزنان مطبوعاتی به تدریج به سمت و سوی همدلی و همراهی با مخاطب به پیش می‌روند و این تلاش برای نزدیکی به مخاطب و پیام‌گیر در جهت اعتلای ارتباط میان پیام‌رسان با پیامگیر و در نتیجه تحول پیام و زبان ارتباطی مطبوعات منجر می‌شود هر چند این تحول در برخی زبان‌ها تابع تحولات اجتماعی و دگردیسی‌های سیاسی است و تابعی از نیازهای زمان است که طبعا نوع و گونه جدیدی از ادبیات شفاهی و مکالمات  رایج مردم را به صورت مکتوب ثبت و ضبط می‌کند. اما این تحول و دگرگونی که ناشی از فرآیند حرکت طبیعی زبان هم می‌تواند باشد در سایر ایام هم روی می‌دهد. به عنوان مثال پس از پیروزی انقلاب اسلامی «بعضی مطبوعات که نوشتارشان به گفتار نزدیک‌تر شد، سرعت لحظه‌های گذار و اهمیت شکار و ثبت رویدادهای مهم را بیشتر دریافته بودند...!»6

این رویکرد طبیعتاً منجر به ثبت و انتشار بخشی از ادبیات ملفوظ اعم از شعارها، رجزها، نواها، سخنرانی‌ها، گفتارها و واژگان نو پدید در میان مردم انقلابی شد که امروز دیگر نمی‌توان آنها رایافت و اگر محققی بخواهد فرضا درباره شعارهای رایج میان مردم در سال‌های 56 و 57 تحقیق کند باید حتما صفحات روزنامه‌های آن ایام را تورق کند. در سایر مقاطع زمانی هم براساس تحول تدریجی و طبیعی و منطقی زبان این کار کرد از طریق مطبوعات به مردم منتقل می‌شود. از این رو نقش مطبوعات و روزنامه‌نگاران این است که، «گفتار مردمی را به تقدس اسطوره‌ای نوشتار و حریم مقدس قلم راه دادند و ارزیابی این پیوند را به پذیرفتگی اجتماعی و پالایش و بساوایی آن را در گذر تاریخ وا گذاشتند.7

لذا در این جایگاه بر این نظر پای می‌فشاریم که یکی از شاخص‌های ارزیابی تحول زبان و یافتن ناهنجار‌ی‌های زبانی بررسی ابعاد تاثیر زبان گفتاری بر نوشتار در مطبوعات است و می‌توان گفت: هر قدر ناهنجاری‌ها و غیرمعیارها در ادبیات و بیان شفاهی و زبان گفتاری مردم که غالبا از رسانه‌ها به زبان عامه راه می‌یابد بیشتر رخ نماید این غیرمعیارها و غیر متداول‌ها در زبان مکتوب رسانه‌ها هم تاثیر خود را برجای می‌گذارد مگر اینکه صافی پالایش و ویرایش رسانه‌ها بسیار توامند‌تر از امروز شود.

زبان معیار در مطبوعات:

برای بازشناسی ویژگی‌های زبان مطلوب در مطبوعات باید در بدو امر زبان معیار و مطلوب را شناخت تا با شناخت درست و کامل زبان معیار، شاخص‌های غیر معیار و نامتداول را باز شناخته و معرفی کرد و در نهایت از حوزه فعالیت‌های زبان راند.

در اینجا این سوال مطرح می‌شود زبان معیار چیست؟ «زبان معیار زبان تحصیل کردگان و زبان آموزشی در مدارس و دانشگاه‌هاست»8 زبانی است که «وسیله ارتباطی میان افرادی است که در سایر وضعیت‌ها، به لهجه‌های محلی و اجتماعی خود سخن می‌گویند»9 و نهایتا اینکه زبان معیار «نقش وحدت دهندگی، اعتبار دهندگی ]اعتبار بخشی[ و مرجعیت دارد.»10

در جامعه ایران زبان فارسی به دلایل تاریخی و فرهنگی به تدریج به صورت زبان رسمی مردم و زبان معیار درآمده است. این زبان دارای هنجارها و ویژگی‌هایی است.

یکی از ویژگی‌های زبان معیار «تثبیت شدگی همراه با انعطاف آن است منظور از تثبیت شدگی همراه با انعطاف این است، که هنجارها و اصول زبان معیار باید مدون و تثبیت شده باشد؛ اما این تثبیت شدگی باید همواره با انعطاف باشد. به این معنی که زبان باید در برابر تحولات جدید فرهنگی دارای انعطاف باشد و از پذیرفتن واژه‌ها و شیوه های جدید بیان ابایی نداشته باشد.»11

همچنین زبان باید «از نظر فرهنگی و علمی دارای پختگی باشد» و معیارهایش به «مقام یک زبان دقیق برای بیان مقاصد علمی و فرهنگی ارتقا یافته باشد.»12

زبان معیار وحدت‌بخش و متحد کننده است کشور ما که دارای گونه‌‌های مختلف زبانی و لهجه‌های متنوع است، این زبان معیار است که می‌تواند انسجام و یکپارچگی را در میان این گونه‌گونی‌ها حفظ کند و پنجره‌ای مشترک فراروی همه بگشاید. هر چند که آسیب‌هایی را هم درنابودی گونه‌های زبانی در پی دارد.

علاوه بر این زبان معیار دارای «مرجعیت»13 است، به تعبیر دیگر زبان معیار ملاک و اندازه‌ای است برای درست و نادرست بودن صورت‌های زبانی و آنچه که درآن پذیرفته شده و باید مورد تبعیت دیگران قرار گیرد.

با روشن شدن ویژگی‌های زبان معیار این سوال مطرح می‌شود، چه افرادی در تثبیت و ترویج زبان معیار و پالایش نامعیارها نقش دارند.

بی‌تردید باید گفت تثبیت، ترویج و تقویت زبان معیار و الگوهای زبان معیار کار اصلی: نویسندگان، شاعران، ادیبان، دبیران، ویراستاران، روزنامه‌نگاران و همه کسانی است که از زبان به صورت حرفه‌ای استفاده می‌کنند. تردیدی نیست که هر چه که بر زبان گفتار و نوشتار این افراد می‌آید، معمولا به صورت معیار تلقی می‌شود و در سایر مراکز تعلیمی و تربیتی و رسانه‌ها گسترش می‌یابد. همچنین باید به نقش فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ترویج نیازهای زبان معیار و معادل‌یابی واژگانی که از راه ترجمه به زبان فارسی راه می‌یابند اشاره کرد این نقش به ویژه در معادل‌سازی در برابر واژه‌هایی که از راه ترجمه، ورود فناوری‌های نوین، صنعت، محصولات صنعتی یا مهاجرت افراد و تعاملات گفتاری به زبان راه می‌یابند بسیار حساس و خطیر است و موجب کارآمدی یا ناکارآمدی زبان و ارتباط آسانتر یا خدشه در ارتباط زبانی و نوشتاری می‌شود.

در این بین نقش مطبوعات و رسانه‌ها در ترویج و تثبیت و تحول زبان معیار و سلامت زبان فارسی و یا مشوش ساختن آن اصلی بدیهی است و این نقش در کشور ما مهم‌تر از سایر بخش‌هاست، اما این سوال مهم مطرح است که رسانه‌های مکتوب از روزنامه‌ها، هفته‌نامه‌ها، مجلات، گاهنامه‌ها و فصل‌نامه‌ها و در عرصه مجازی وبلاگ‌ها، پایگاه‌های اطلاع‌رسانی و خبرگزاری‌ها در این عرصه چه نقشی را هم‌اکنون بر عهده دارند؛ ایا در مسیر تعالی و ترویج زبان معیار، تقویت الگوهای درست زبان، گسترش هنجارهای زبان و سلامت زبان فارسی حرکت می‌کنند یا در این عرصه ناکارآمدند و بر عکس نقش مخرب دارند؟!

 زبان هر رسانه به طور اخص باید دارای معیارهایی باشد و به آن متصف باشد،‌ این معیارها شامل انیکه «ساده و برای قاطبه مردم قابل فهم باشد، تعبیرات آشنا، جملات کوتاه، ایجاز در حد مطلوب و اصل درست‌نویسی» کاملا رعایت شده باشد. چرا که هرگونه عدول از این چارچوب مخل پیام‌رسانی خواهد بود، حال اگر رسانه‌های مکتوب از این ویژگی‌ها برخوردار بودند که به زبان دلخواهشان دست یافته‌اند و الا در فرآیند ارتباط و مخاطب‌یابی و ارسال پیام دچار مشکل می‌شوند.

براین اساس غیر معیارها و الگوهایی که موجب تشویش زبان و دور شدن از زبان معیار می‌شود در سه حوزه «ویرایش فنی»، «ویرایش زبانی» و «ویرایش بلاغی» قابل بررسی است. در حوزه فنی: شامل رسم الخط و املای فارسی، نشانه‌گذاری، صفحه‌بندی و عنوان‌بندی، پاراگراف‌بندی، در حوزه زبانی: رعایت نکردن تطابق فعل و فاعل در افراد و جمع، به کار بردن شکل مجهول فعل به جای معلوم، آوردن «را» پس از فعل به جای آوردن آن پس از مفعول، کاربرد نابه‌جای فعل داشتن، آوردن صفات نامناسب با موصوف با به کار بردن فعل‌های مرکب به جای بسیط، به کار بردن اسم مفعول به جای فعل شخصی، حذف بی‌جای فعل، کاربرد زمان حال به جای گذشته و در حوزه بلاغی: کاربرد بیش از حد کلمات مترادف، درازگویی و حشو از جمله آسیب‌های مرسوم است.» 14

این آسیب‌ها در کاربرد صحیح زبان معیار اختلال‌های جدی وارد کرده و با تولید جمله‌ها، متن‌ها و مطالبی که ساختار به سامانی ندارد به ارتباط سالم مطبوعات با مردم آسیب‌های جدی وارد ساخته است و زبان مردم را هم تحت تأثیر این آسیب‌ها قرار می‌دهد.

آسیب‌های زبان فارسی در مطبوعات

صاحب‌نظران بر این باورند وضعیت زبان فارسی در مطبوعات و نشریات نگران‌کننده است.

بالا بودن سرعت تولید، تنظیم و پخش اخبار در مطبوعات موجب بروز خطاهای بی‌شماری در ویرایش، نگارش و بلاغت زبان مطبوعات می‌شود.

استاد ابوالحسن نحفی پیرامون وضعیت نگارش در مطبوعات بر این باور است «متاسفانه مطبوعات وضع‌شان در نگارش فارسی و بهره‌مندی ازامکانات زبان فارسی فجیع است. مقدار واژگانی که به کار می‌برند بسیار محدود و نگارش بسیار ضعیف است. توقع این است که مطبوعات، فارسی را درست بنویسند و درست به مخاطبان منتقل کنند.»15

یا استاد «علی صلح‌جو» مدرس ویراستاری بر این باور است زبان مطبوعات باید ساده باشد و روان، اما در عین حال بخشی از مشکلات و آسیب‌های زبان مطبوعات را می‌توان با ویرایش حل کرد.»16

به دلیل دست کم گرفتن مباحث آموزشی و ناقص بودن روش تدریس و نوپا بودن روزنامه‌نگاری در کشورمان شاهد آسیب‌های دیگری هم در مطبوعات هستیم.

در حال حاضر برخی از خبرنگارانی که به روزنامه‌ها پیوسته‌اند بدون گذراندن دوره‌های خاص و بدون آشنایی با تخصص مرتبط با این شغل به این وادی قدم می‌گذارند و در چنین شرایطی دور از تصور نیست که مشکلاتی از زبان و ادب پارسی را باز کند.

اما اشکالات و آسیب‌های موجود قابل پیشگیری و کنترل است. «این اشکالات عمدتاً ناشی از ناآگاهی و آموزش ندیدن پدیدآورندگان متون مطبوعاتی و یا بی‌توجهی مسئولان نسبت به این موضوع است17» یکی از منافذی که آسیب‌های وارده را بر پیکره زبان فارسی گسترده‌تر ساخته عرصه ویرایش و پیرایش مطالب است که اهمیت آن در روزنامه‌ها جدی گرفته نشده است. ویراستاری ما در مطبوعات تخصصی و حرفه‌ای نیست و ویراستاران بیشتر نمونه‌خوان هستند تا ویراستار. برخی غلط‌ها و اشکال‌های رایج در مطبوعات که تکرار آن همچنان ادامه دارد به این شرح است:

بهبودی                    بهبود و از این قبیل سلامت

آنچه که                    آنچه

شرایط                     اوضاع

در پیرامون ـ در رابطه             درباره

می‌باشد                    است

فوق‌الذکر                  مذکور یا مزبور (شخص سابق الذکر ـ شخص مذکور)

درب                        در (درب عربی است و به معنی دروازه شهر و قلعه یا دروازه بزرگ است)

براثر                        در اثر

آزمایشات                  آزمایش‌ها

پیشنهادات                 پیشنهادها

اثرات                       آثار، اثرها

اساتید                      استادان

استعفا دادن               استعفا کردن

اسطوانه                    استوانه

اقلاً                         دست‌کم

با این وجود                با وجود این

باطری                      باتری

بهاء (قیمت)               بها، بهاء واژه‌ای عربی و به معنای نور و روشنایی است.

پرتغال                      پرتقال (میوه)

پزشگ                     پزشک

عسگر                      عسکر

لشگر                       لشکر

مشگین                    مشکین

ترشیجات                  ترشی‌ها

شیرینیجات                شیرینی‌ها

تصفیه‌حساب              تسویه‌ی حساب

گاهاً                        گاهی

آنرا                         آن را

ترا                          تو را

افغانی                      افغان

انگشتر                       انگشتری

با اینکه/ با آنکه / ولی       اگر چه، ولی و ....

میداند                        می‌داند

جمع‌بندی

هم‌اکنون زبان ارتباطی مطبوعات دچار کاستی‌ها و کمبودها و آسیب‌هایی است که ارتباط را دچار اختلال و کالبد زبان را تحت فشار قرار می‌دهد. «با این حال به نظر می‌رسد که هنوز تا شکل‌گیری زبان و سبک تازه‌ای در مطبوعات راه درازی در پیش است18» با وجود آنکه «مردم در هیچ دورانی به اندازه امروز نسبت به مطالب و محتوای مطبوعات حساسیت نشان نداده‌اند و مطبوعات زبان کار را یافته‌اند19» اما به نظر می‌رسد که این زبان هنوز در آغاز راه است چرا که «روزنامه‌ها هنوز رسمی هستند و به عبارتی زبان مردمی در مطبوعات کم است20»

تنوع  نیازها، انبوه واژه‌های مهاجم، سرعت روزافزون نوآوری‌ها و ورود محصولات تازه، تحولات گسترده اجتماعی و فرهنگی و گونه‌گونی خواست‌های اجتماعی و سیاسی همه و همه ما را وا می‌دارد که با غنی سازی ظرفیت‌های زبان فارسی و بهره‌مندی از تمامی امکانات این زبان فخیم بکوشیم و با حمایت از ساده‌نویسی در مطبوعات و آموزش درست‌نویسی، زمینه‌های رشد وبالندگی مطبوعات کشورمان را فراهم کنیم.

برخی پیشنهادها برای تقویت زبان فارسی در مطبوعات و حمایت از زبان معیار:

1ـ تشکیل شورای عالی ویرایش در مطبوعات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

2ـ تدوین شیوه‌نامه ویرایش در مطبوعات

3ـ تدوین شیوه‌نامه «درست بنویسیم» در مطبوعات

4ـ بازیابی و بازنمایی ناهنجاری‌ها و الگوهای غیرمعیار رایج در مطبوعات

5 ـ برگزاری دوره‌های آموزش ویراستاری در مطبوعات

6 ـ تقویت آموزش ویراستاری و درس آیین نگارش در رشته روزنامه‌نگاری در دانشگاه‌ها

7 ـ تقویت و حمایت از رسانه‌هایی که زبان فارسی را پاس می‌دارند

8 ـ نظارت مستمر فرهنگستان زبان و ادب فارسی بر مطبوعات در بخش کاربرد واژگان بیگانه و تذکر به رسانه‌های سهل‌انگار

9ـ نظارت مستمر فرهنگستان زبان و ادب فارسی بر خط فارسی در مطبوعات

10ـ برگزاری کارگاه و همایش آموزشی بازآموزی زبان فارسی برای مدیران مسئول و سردبیران و خبرنگاران



[1]ـ نیساری دکتر سلیم،  دستور خط فارسی،  چاپ اول زمستان 1374 ص27

[2]ـ باطنی،  دکتر محمدرضا،  توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی،  چاپ سوم 1364،  صفحه 2

[3]ـ دستور خط فارسی، ضمیمه شماره 7 ـ نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی،  صفحه 9

[4] - Communictonecrite

4 ـ سخنرانی‌های نخستین دوره جلسات سخنرانی و بحث درباره زبان فارسی،  مقاله شاپور راسخ،  آبانماه 1352 صفحه 105

5 - مدیر عابدینی احمد،  مقاله زبان ارتباطی مطبوعات. چاپ اول 1371،  ص 314

6 ـ میرعابدینی احمد،  زبان ارتباطی مطبوعات (مقاله)،  مندرج در مجموعه مقالات نخستین سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران،  1371،  ص 224

7 ـ میرعابدینی احمد،  زبان ارتباطی مطبوعات (مقاله)،  مندرج در مجموعه مقالات نخستین سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران،  1371،  ص 224

8 ـ ذوالفقاری دکتر حسن،  مقاله آسیب‌شناسی زبان مطبوعات

9 ـ ذوالفقاری دکتر حسن،  مقاله آسیب‌شناسی زبان مطبوعات

10  ـ ذوالفقاری دکتر حسن،  مقاله آسیب‌شناسی زبان مطبوعات

11 ـ صادقی دکتر علی اشرف،  مقاله زبان معیار مندرج در مجموعه مقالات دومین سمینار زبان فارسی در صدا و سیما صفحه 38،  39

12 ـ صادقی دکتر علی اشرف،  مقاله زبان معیار مندرج در مجموعه مقالات دومین سمینار زبان فارسی در صدا و سیما صفحه 38،  39

13 ـ صادقی دکترعلی اشرف،  مقاله زبان معیار مندرج در مجموعه مقالات دومین سمینار زبان فارسی در صدا و سیما صفحه 38،  39

14 ـ ذوالفقاری دکتر حسن، مقاله آسیب‌شناسی زبان مطبوعات

15 ـ مباحث مطرح در هم‌اندیشی‌های ویرایش، شرکت انتشارات فنی ایران

16 ـ مباحث مطرح در هم‌اندیشی‌های ویرایش

17  ـ ذولفقاری دکتر حسن، مقاله آسیب‌شناسی زبان مطبوعات

18 ـ میرعابدینی احمد مقاله «زبان ارتباطی مطبوعات»، مندرج در مجموعه مقالات نخستین سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران صفحه 327

19  ـ فرقانی مهدی، مصاحبه درباره وضعیت مطبوعات، رسانه، شماره 1، شماره 6 صفحه 15

20 ـ مولانا دکتر حمید، درباره مطبوعات، همان منبع، صفحه 15

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد