نشست نقد وبررسی رمان "قطار شبانه لیسبون "تازه ترین رمان ترجمه شده از ادبیات آلمان با حضور منتقدان وکارشناسان ادبی از جمله سعید فیروز آبادی مدر س دانشگاه ،بلقیس سلیمانی ومهشید میر معزی مترجم این کتاب در شهر کتاب مرکزی وبا استقبال علاقه مندان به ادبیات بر گزار شد
.
"پاسکال مرسیه" نویسنده آلمانی سویسی تبار که زبان شناس واستاد فلسفه تحلیلی است در این رمان تلاش می کند به مسئله "تقدیر "و تصادف "بپر دازد.در این رمان نویسنده در مسیر صعب وسهمگینی گام برداشته واین مسیر همان آمیختن ادبیات با فلسفه است.
لبه تیزی که گام بر داشتن بر روی آن هرلحظه احتمال سقوط را محتمل می سازد.چر ا که آمیختن عناصر قوام بخش رمان وایجاد کشش وجذابیت با مباحث فلسفی واندیشه ای که خود تجربه ای از حال وهوای دنیای دیگری است، تفاوت ماهوی دارد، اما مرسیه در این "سفر درونی" به تعبیر سعید فیروزآبادی از این رمان، سفری پر هیجان واضطراب راهمراه باتعلیق برای خواننده ترسیم می کند.همان چیزی که خواننده را وا می دارد تا انتها کتاب رابر زمین نگذارد.
محبوب ترین رمان فلسفی مرسیه
ابتدای این نشست به واگویه های مترجم اثر اختصاص یافت. "مهشید میر معزی" هم با لذت بخش خواندن این ترجمه گفت:وقتی ترجمه کتاب از سوی نشر افق به من پیشنهاد شد نقدهای موجود درباره این کتاب را خواندم.
در اغلب این نقد ها کتاب یک اثر برجسته معرفی شده بود در حالی که کتاب هایی که مرتبه قبل وبعد از این اثر نوشت هیچگاه محبوبیت این رمان فلسفی را بدست نیاوردند.
میر معزی با بیان گوشه هایی از داستان گفت :این اثر بدون هیجان آغاز می شود ادامه می یابد وبه پایان می رسد .قرار هم نیست اتفاق هیجان انگیزی در داستان بیفتد، در واقع قطار شبانه لیسبون دو رمان در هم تنیده را شامل می شود که قهر مان اصلی آن استاد زبان های قدیمی دانشگاه است وروزی با دیدن زنی پر تغالی روی یک پل ،زند گی اش دگر گون می شود زیرا با زبان وفر هنگ جدیدی اشنا شده است. .میر معزی سر نوشت ترجمه این کتاب را اینگونه شرح داد:کتاب چند سال پیش به دستم رسید آنر ا خواندم وحس کردم خواننده ایرانی هم باید این رمان را بخواند.
وی ادامه داد:ترجمه کتاب سخت و سنگین بود اما هر صفحه اش برایم لذت بخش بود امید وارم شماهم از خواندن کتاب لذت ببرید.
اصفهان در این رمان نماد شرق است
سعید فیروز آبادی مترجم زبان آلمانی ومدرس دانشگاه هم این کتاب را از ابتدا تا انتهای داستان جذاب خواند وگفت :این کتاب از عنوانش گرفته تامتن آن جذاب و از جنبه ساختاری هم خوش ساخت است .
وی تنوع در سطوح روایت داستانی ،شناور بودن زمان بین حال وگذشته وبهره مندی از همه امکانات متن را از جمله
ویزگیهای این رمان دانست وگفت :در این کتاب البته گفت وگو کمتر است، چرا که یک سفر درونی است .فیروز آبادی با بیان اینکه در ادبیات سوئیس شاهد تاثیر آب وهوا بر زندگی مرد م هستیم گفت :یکی دیگر از ویژگیهای این اثرایجاد حس تعلیق است که گاه وبی گاه در این اثر دیده می شود .وی با اشاره به سخنان مترجم گفت :نمی دانم چرا مترجم داستان کتاب را بی هیجان معرفی کرد.در حالی که به نظر من کتاب بسیار جذاب وگیراست.
این کارشناس ادبی قطار شبانه لیسبون رااثری جدی دانست که نه یکبار، بلکه چند بار باید انر ا خواند .سفر شخصیت رمان به شهر اصفهان نیز بخش دیگری از این رمان است که این کارشناس ادبی به آن اشاره کرد وافزود :در این رمان شهر لیسبون مقابل اصفهان قرار دارد در واقع سفر به اصفهان سفری خیالی است که نویسنده در این رمان از ان بهره می گیرد ونماد فرهنگ شرق است. شخصیت داستان هر شب رویایی از اصفهان می بیند وبا نشان دادن این تقابل های مکانی ،مفاهیمی عمیق از جمله مفهوم متفاوت زندگی برای انسانها را نشان می دهد.
مترجم کتاب" :مرگ در دوردست" ادامه داد::جای چنین ترجمه ای در ادبیات ایران خالی بود چرا که در باره فلسفه زبان و مفهوم زندگی مطالب متنوعی دارد .
فلسفه دراین کتاب درونی نشده است!
بلقیس سلیمانی دیگر نویسنده ومنتقد حاضر در این نشست هم با بیان دید گاههایش در این باره گفت :قصه کتاب در باره سفر به آفاق وانفس است وسفر به بیرون ودرون است وشخصیت رمان این سفر را پیموده است .این رمان متعلق به دوره ای است که انسان می خواهد نسبت اش رابا بیرون ودرون تعریف کند.
نویسنده می خواهد با شناخت شخصیت" آمادو پرادو" خودش را بشناسد.
وی با طرح برخی مباحث وسوالات فلسفی مثل چرا هستم ؟چرا اشیاء هستند به جای آنکه نباشند ؟اصولا اگر نبودیم چه می شد ؟اینها همه سوالهای های ذهنی قهرمان رمان است که با آن درگیر است .وی ادامه داد::نگاه فلاسفه اگزیستانسیالیسم به بشر ،مضامینی مانند تنهایی ،مرگ ،عشق ، وتلاش برای رسیدن به خودشناسی موضوعات دیگری است که سلیمانی در این نشست به آن پرداخت .سلیمانی در باره مفهوم سفر در رمان های بزرگ گفت :شخصیت اصلی رمان زندگی روزمره و عادی را کنار می زند به عقب می زند ودر پی ماجرا روانه می شود، درست مانند حر کتی که دن کیشوت اغاز می کند .وی افزود:
فرم سفر ،فرم شایعی است است که در همه رمانهای بزرگ که بر اساس جابجایی مکانی که استعاره ای از جابجایی موقعیت درونی است شکل می گیرد .این نویسنده انگاه به تقابل ادبیات وفلسفه پرداخت وگفت : طنز تاریخ این جاست که افلاطون که خود منتقد ادبیات بوده و نگاه تند انتقادی به ادبیات داشته یکی از ادیب ترین فلاسفه تاریخ است ودر اثارش از دیالوگ ،محاوره دیالکتیک و شخصیت پردازی بهره گرفته است
لذا با وجود این تقابل ها ادبیات وفلسفه در حال نزدیک شدن به هم هستند. وی با ابراز این مطلب که با مطرح شدن فلسفه در ادبیات به روش رمان قطار شبانه لیسبون مخالف است، تصریح کرد : اگر اندیشه های ونظر گاههای فلسفی در اثر ادبی هضم وجذب نشود وان اندیشه ها به خورد ادبیات نرفته باشد
قابلیت جدا شدن دار د ومن با این شیوه مخالفم کتاب "دنیای سوفی " اثر موفقی است که در وهله اول شما را سر گرم می کند و جهان داستانی را به روی شما باز می کند اما در رمان قطار شبانه ... تکه ها ی فلسفی در درون اثر جا نمی افتد .
وی تصریح کرد: داستان نباید فدایی اندیسشه شود واندیشه یک سروگردن از داستان بلندتر باشد. تعادل باید در بین ادبیات واندیشه بر قرار شود تا یک اثری یکپارچه آفریده شود.
مبا حث فلسفی آزار دهنده نیست !
در ادامه این نشست" فرزانه کرم پور" نویسنده با اظهار مخالفت با مباحث سلیمانی گفت : شما در این کتاب علاوه بر یک روایت قوی داستانی با صحنه ای جذاب وپر کشش شروع داستان روبر و هستید که نویسنده شما را به کوجه پس کوچه های لیسبون می برد .با لایه هایی عشقی ،سیاسی جامعه شناسی و روانشناسی قوی . او توانسته فلسفه را به خوبی به خواننده منتقل کند وی تاکید کرد :این اثر برای او یک شاهکار ادبی است وبخش های فلسفی اش اصلا آزار دهنده نیست چرا که اندیشیدن بزر گترین موهبت است.
وی درباره ترجمه این اثر هم گفت :مادر این کتاب با ترجمه ای روان روبرو هستیم که براحتی خوانده می شود وخواننده همراه می شود . در این رمان شخصیت به قدر ی جذاب است که شما با میل ورغبت درونی سرگذشت اورا وابعاد فلسفی اثر رادنبال می کنید.مترجم در ادامه در پاسخ به انتقادهای مطرح شده گفت
این کتاب
برای نویسندگان جوان است که میخواهند متفاوت بنویسند. به نظر من نویسنده در این رمان با استفاده از تخیل، داستان دومی را میان داستان اصلیاش آورده که نشان از قدرت نویسندگی و فیلسوفی اوست. این نشست با حضور علاقهمندان به ادبیات آلمان و همچنین برخی مترجمان و نویسنگان برگزار شد. فرزانه کرمپور،داستاننویس، نیز یکی از حاضران در نشست بود که در پایان، رمان «قطار شبانه لیسبون» را یکی از بهترین آثاری خواند که در چند سال اخیر خوانده و مخالفتش را با انتقادهای سلیمانی اظهار کرد. وی گفت: از زمین گذاشتن این رمان ناراحت میشدم. این رمان با مضامین فلسفی که مطرح میکند، مخاطب را به فکر فرو میبرد. مخاطبان آثار ادبی هم بهتر است اثری را مطالعه کنند که آنها را به فکر فرو ببرد، نه اینکه کتابی به دست بگیرند که در انتها،دستاوردی از آن نداشته باشند. پاسکال مرسیه، نویسنده این رمان، با نام اصلی «پیتر بریه» اصالتا اهل سوییس است و شخصیت اصلی داستان، رایموند، معلمی سوییسی و کارشناس زبانهای باستانی چون لاتین، عبری و یونانی است. نویسنده در این رمان تلاش کرده که به مساله «تقدیر» و «تصادف» بپردازد و رمانی فلسفی بنویسد. رمان «قطار شبانه لیسبون» اثر پاسکال مرسیه با ترجمه مهشید میرمعزی به تازگی در 496 صفحه و به بهای 22 هزار تومان از سوی نشر افق منتشر شده است.