وبلاگ علی شیرین -نویسنده وپژوهشگر

وبلاگ شخصی درج مطالب ،مقالات ،یاداشت ها ودید گاهها -

وبلاگ علی شیرین -نویسنده وپژوهشگر

وبلاگ شخصی درج مطالب ،مقالات ،یاداشت ها ودید گاهها -

لهجه سولقانی ،واژگان محلی ،تعابیر ومصطلحات

 یکی از ویژگیهای  اجتماعی مردم ساکن در سولقان وروستاهای اطراف مانند جاهای دیگرایران ؛  برخورداری از لهجه در مکالمات روزمره زبانی است .

 هم اکنون ما که به زبان فارسی سخن می گوییم بر اساس عرف و تبعیت از رفتار اجتماعی سایر شهروندان ضمن انکه تلاش می کنیم در برخوردها و سخن گفتن ها در محیط های شهری ویا تعاملات اجتماعی وفردی  با غیر بومی ها با زبان فارسی معیار سخن بگوییم از زبان مادری خویش هم در مکالمات روزمره  با هم محلی ها وبومی ها بهره می بریم که به آن لهجه می گویند.

روستاهایی مثل سولقان ،کن ،لواسان ومناطق قدیم تهران مثل دولاب ،طرشت و... برخوردار از  لهجه قدیم  تهرانی هستند که که بر اساس پژوهشهای استاد عباس اقبال آشتیانی  قبل از خراب شدن واز رونق افتادن شهرری که خود تمدن بزرگی بوده  به آن زبان رازی می گفتند این زبان از لهجات زبان پهلوی یعنی شعبه ای از زبان فارسی است که در قسمت شمال وشمال غربی ومغرب وجنوب ایران رواج  داشته و لهجه های مازندرانی ؛گیلکی ؛تاتی ولری وکردی وشیرازی وآشتیانی و... از بقایای همان زبانند.لذا میان لهجه های رایج در این مناطق منظور روستاهای شمیران واطراف تهران  اختلاف زیادی نیست و سخن یکدیگر را به راحتی می فهمند و تفاوتها در طرز اشتقاق کلمات ولحن صوت وادای مصوتها و صرف کردن افعال است .

لذا لهجه تهرانی قدیم که تا پیش از پایتخت شدن تهران  رواج داشت وامروز بقایا وکلماتی از آن را در ریش سفیدها واصیل های مناطق کهن تهران می توان یافت ؛ عین زبان ده نشینان فعلی مناطق کهن تهران مثل کن ؛سولقان ؛دولاب ؛طرشت  وآبادیها و روستاهای شمیران وقصران بوده است .اما زبان فعلی رایج درتهران که به آن زبان معیار هم می گویند ره آورد فعالیت علمی وادبی ادیبان ومنشیان ونویسندگان واستادان وشاعران است که از دوره قاجار به این سو رواج یافته است

ما در سولقان با واژه ها وکلماتی با همدیگر سخن می گوییم که اساس زبان وارتباطات اجتماعی مان را تشکیل می دهد این واژگان بر اساس ریشه کلمه،جایگاه و مصوت ها ی به کار گرفته شده دارای آهنگ و معانی ویژه ای هستند .   

 البته بررسی دستور زبان ومعیارها وچگونگی کاربرد کلمات ویا تغییر وتحولات این لهجه نیاز به زمان بیشتری دارد که از هدف ومنظور این مقدمه خارج است دراین مقام براین موضوع تاکید می کنم که زبان محلی ما یا همان لهجه تهرانی قدیم یکی از افتخارات وسندی بر هویت واصالت ودیرینگی ونشانی از

فرهنگ محلی وقومی  است .نباید تصور کنیم این کلمات بی ارزش وبی معنا وفاقد هویت هستند .تک تک کلمات که با لهجه  سولقانی با آن سخن می گوییم دارای ریشه زبانی واصالت معنایی وبار فرهنگی اند ونیاکان وگذشتگان واجداد مان با آن زیسته وبرای آن معنا وهویت ساخته اند وامروز حفظ واشاعه وبهره گیری از آن در مراودات وگفتار وبعضا در نوشتار لازم است .

"نشه یه وخ بگی؛ بشو دنبال کارت ای حرفا چیه  مزنی خودتو مسخره کردی؟!اونوخ نسل بعدی  به ما مخندن ومسخره مون موکونن ومگن اینا بی عرضه بون؛ نتونستن زبون ننه ای شونو نیگه دارن؟ "

لذا حفظ میراث و مرده ریگ گذشتگان که یکی ازآنها زبان وادبیات و واژگان اصیل است بر تک تک ما واجب است .همانگونه که امروز برای از دست دادن آثار باستانی وکهن محل مثل درهای عتیقه سید احمد وسید محمد و"سنگ اسبک "و سنگ علی شاه و... تاسف می خوریم، فردا روزی هم برای  از دست دادن زبان شیرین مادری حسرت خواهیم خورد ،چرا که با تک تک واژگان این زبان خاطرات بی شماری نهفته است .

در این جایگاه برآنیم تا کلمات وواژگان وشیوه بیان وتکلم ومراودات روزمره سولقانی را  به مرورعرضه کنیم ود ربدوامر دست یاری ومشارکت وهمکاری بهسوی شما دراز می کنیم هرآن چه در چنته دارید را  رو کنید تادر قالب فرهنگ واژگان لهجه سولقانی(تهرانی قدیم ) منتشر شود.

 در این مطلب چند واژه از نظر شما می گذرد :

او :آب-اورو بالانه: یعنی آب را ببند-جریان آب رامتوقف کن

انگم : قارچ درخت هلو را انگم می گویند که به صورت شیره های چسبناک در بدنه وتنه درخت وبیشتر در ایام بهار ظاهر می شود

آجیش : لرز- مورمور شدن بدن

آجیه : آج –آجیده

آخیش: نفس راحت کشیدن -حرفی برای برونداد راحتی وآرامش –اظهار راحتی

آرتو:معجون توت خشک سفید ومغز گردو

آتشگ:آفات نباتی خیار-چروکیده شدن برگ های خیار وسپس زرد شدن آن

آغورکدی:جمله سوالی است-  یعنی کجا می خواهی بروی ؟

آییز:گردش کردن –گردش مرغ وخروس در باغچه وحیاط را آییز کردن می گویند.

آخور :هم از توبره می خورد هم از آخور ؛منظور غذادان حیوانات در طویله ها و آغل است .

آجلون : جایگاه نگهداری مرغ وخروس

اخمخ:نادان –احمق

آلاله : گل لاله

ایش گیلگ:دستگیره نخی پالان حیوانات

آقالی : قارچ خوراکی که هنگام رعد وبرق در دره ها می روید –بسیار درشت وخوش خوراک است

آفن دره: تبر فولادی برای قطع شاخه های درختان

آشرمنه : چرم ضخیمی که روی کفل حیوانات بارکش می اندازندند

لهجه سولقانی  (قسمت دوم)#علی شیرین

 در بخش نخست مقاله " لهجه  سولقانی "به تبیین اهمیت حفظ میراث زبانی وگویشی سولقان سرزمین آباء واجدادی مان پرداختیم  وخاطر نشان کردیم عصر حاضر ،قرن مرگ گویش ها ولهجه هاست .زندگی شهری و شهرنشینی و ورود زرق وبرق شهرها به نوعی آیین و رسم ها و سنت ها ی گذشتگان را تهدید می کند .این در حالیست که پدران ،پدر بزرگ ها و مادر ان ومادر بزرگ های ما و خلاصه همگی ما بهترین وشیرین ترین خاطرات زندگی مان را درهمین سولقان از سر گذرانده ایم ود راین جغرافیا نشو ونما داشته ایم و از خاک وآب این جغرافیای زیبا و سرشار از نعمت؛ نان خورده ایم و قطعا این آب وخاک بر گردن ما حق وحقوق  فراوانی  دارد که یکی از آنها احترام متقابل به این سرزمین وآثار بازمانده از آن وبه ویژه میراث زبانی نیاکان مان  است.

بر این اساس در شماره پیش این نوشتار با بیان اهمیت وارزش حفظ لهجه سولقانی در مکالمات روزانه ، بر ضرورت گردآوری واژگان اصیل و کهن پافشاری کردیم واز همه شما دوستداران این لهجه کهن هم در این جایگاه می خواهیم که هر آنچه از واژگان کهن واصیل و کلمه های محلی ،تعبیرها و اصطلاح های خاص و اسم هایی را که رنگ وبوی محلی وسولقانی دارند به نشانی کانال دهیاری ارسال کنند تا در بخش های بعدی این نوشتار به نام خودتان منتشر شود . اما در پی بخش دوم واژگان سولقانی تقدیم می شود :

اوشار: آبشار

انجوم بدای :انجام دادی

اسکنه : ابزاری برای سوراخ کردن   چوب وتخته و پیوند زدن

اوله مرغون:آبله مرغان

اتاقگ: اتاق کوچک-

آروم گدین : ساکت شین

آرخالق: لباسی همانند قبا ومیان باز

آزگار:زمان طولانی – مدت دراز- مثال :یه آزگاره داری درس موخونی!

آغاسته کدی:انباشتن وفشردگی -کیسه ای را با فشار از چیزی پر کردن –مثال :شیکمتو از هله وهوله آغاسته کدی!

آلوچه: آلوی ریز – غیر پیوندی وجنگلی

آماده گدین: آماده شین- مثال: آماده گدین مخایم حرکت کنیم!

اجوج ومجوج:یاجوج وماجوج

ادا واطوار:تقلید از حرکات نامناسب -شکلک درآوردن

ادا درودن:ادا درآوردن- تقلید و شکلک درآوردن

ارسی: کفش

از پا بفتیه: از پا افتاده است

اسپرس: نوعی علف خوراکی برای دام که با یونجه متفاوت است

اسل: استخر – حوضچه

اشغنجک :سکسکه-

اشکمبه: شکمبه گوسفند یا گاو

اشگل: به کسر –نوعی درخت

اطفار:ادا واطوار-مثال : اینقد اطفار نیا!

افتو:آفتاب –مثال :افتولب بومه !

افتویی: آفتابی

اق:بالا آوردن غذا

ادامه دارد/

لهجه سولقانی  (قسمت سوم)#علی شیرین

در شماره دوم  این نوشتار با بیان اهمیت وارزش حفظ لهجه سولقانی در مکالمات روزانه ، بر ضرورت گردآوری واژگان اصیل و کهن پافشاری کردیم واز همه شما دوستداران این لهجه کهن هم در این جایگاه می خواهیم که هر آنچه از واژگان اصیل و کلمه های محلی ،تعبیرها و اصطلاح های خاص و اسم هایی را که رنگ وبوی محلی وسولقانی دارند به نشانی کانال دهیاری ارسال کنید تا در بخش های بعدی این نوشتار به نام خودتان منتشر شود.

او یار : آبیار –باغبانی که به زمین هایش آب می دهد .

اوواخوردی : آب خوردی – آب نوشیدی

آتش وازی : آتش بازی

آزاد گدین :آزاد شدن – رها شدن

آش اوماج : نوعی آش محلی که با استفاده از .....................

آغوز :شیری که از حیوان نوزاییده  می دوشند وبا شیر معمولی مخلوط می کنند تا تا بپرورد وغلیظ شود.

اشگنه : نوعی غذای مایع که با آب ووپیاز و وروغن درست کنند ونان در آن تلید کنند وبخورند .

اسم بیتن : انتخاب نام – نام نهادن

اسکنه=اسکنه ای = پیوند اسکنه ای :نوعی پیوند که با اسکنه زنند ........... اسکنه هم برای سوراخ کردن چوب در نجاری به کار می رود.

از نفس بفتا : خسته شد – نفس کم آورده

اشغنجک : سکسکه = حقک

اشکمبه : شکمبه – سیراب وشیردان

اشکمبه را بشوشتی : شکمبه را شستی – تمیز کردی

اطفار نیا: ادا درنیار – ناز وغمیش نیا

افتو : آفتاب – نور خورشید

افتو واوه : آفتابی شدن – طلوع خورشید

افتو سربوم:موسم پیری –عمر مان را کردیم –دیر یا زود مرخص می شویم .

افتو بیتی :آفتاب گرفتی –زیر نور قرار گرفتن

افتو کشه :پهنه آفتاب – آفتاب گیر – زیر گستره نور قرار گرفتن

افتویی واوی : پیدا شدن- حضور پیدا کردن بعد از مدتی نا پیدا بودن

                                     ادامه دارد .واژگان جغرافیایی محلی  و اسامی کوچه باغ ها در سولقان  (بخش چهارم )

در ادامه  انتشار واژگان محلی سولقان در این شماره بخشی از اصطلاحات محلی که معرف  مناطق جغرافیایی ،باغ ها ،کوچه باغ ها  وبخش ها ومحله های مختلف سولقان است  تقدیم خوانندگان عزیز  می شود. 

 

تَنگَه سولوقون : منطقه تفریحی اطراف رودخانه سولقان حدفاصل پل کشار تا رستوران آبشار سابق واندکی پیش تر!.

پوراز : محتمل است تلخیص شده پای آب ریز باشد . آب ریزگاه – حد فاصل پل کشار تا  رستوران شقایق در حاشیه جاده سولقان  / بخشی از باغ های سولقان را در بر می گیرد که به پورا زها معروف وبسیار خوش آب وهوا ودنج است .

ویشه ها : بخشی از باغ های سولقان که بعد ازتونل ودر حاشیه رودخانه واقع وبسیار هم خوش آب هواست.

درداغ : دره ای که بعد از تونل سولقان در رشته کوه نمرو واقع  شده و در انتهای آن غاری هم وجود دارد .بخشی از باغ های سمت شرقی رودخانه سولقان هم به این اسم موسوم است .

در حصار : دره حصار – این دره از رشته کوه های غرب سولقان آغاز وبه رودخانه منتهی می شود. بعضا بر اثر بارندگی طغیان می کند وبرخی اوقات هم خسارت بار بوده است . سیل معروفی که موجب تخریب ساختمان سابق دهیاری سولقان شد یکی از همین حوادث است. .

سنگ علیشاه : سنگ بزرگی بود که در کنار جاده سولقان روبروی مرکز مخابرات فعلی قرار داشت . پس از آغاز فرآیند  ساخت وساز وتوسعه سولقان این سنگ معروف هم معدوم شد.

پاچنار : پای چنار -کوچه ای  در مجاورت دره حصار که حوضی هم  در آن وجود دارد.

حوض مون ده : حوض میان ده – حوضی که در پاچنار قرارداشت موسوم به" حوض مون ده" است.

جوق ده : جوی میان گذر سولقان بالا که نهر تامین آب بخشی از باغ های سولقان در زیر جاده اصلی سولقان هم به شمار می رود.

در سید: دره سید یا درب سید. یکی از آرامستانهای سه گانه  سولقان که در محله قاضی کنار کوچه اصلی ودر مجاورت بقعه متبرک سید احمد حسنی هروی (منسوب به هرات ) واقع شده است .

دش غفور :دشت غفور -بخشی از باغ های سولقان 

دش خلیل : دشت خلیل - بخشی از باغ های سولقان که در مجاورت دره میلیو واقع است.

دست قاضی: بخشی از باغ های حاشیه رودخانه سولقان که در محدوده دره حصار واقع شده است .چال قاضی –محله قاضی و... هم گویا درهمین راستاست .

باغ سیه: بخشی از باغ های متصل به کوه نمرو= شاید وجه تسمیه آن باغ سید باشد .

درآسیو =درآسیاب - باغ موقوفه که احیاء شده است . هم اکنون حاصلخیز و درختان آن مثمر هستند . قبلا  باغ بزرگی مشتمل بر

در ختان چنار  بود که بیشتر  تفرجگاه و  حالت پارک جنگلی را داشت .

بعله کیا = پله علی کیا -بخشی از اراضی واقع در مجاورت رودخانه وجاده  سولقان به امامزاده داود  که در محله قاضی  واقع شده  که فعلا بایر  هم است .

خرمنگ : بخشی از اراضی مجاور رودخانه در محله قاضی که مجاور بعله کیا است.

چشمه سار : چشمه ای که به طور دایم از آب برخوردار است . حدود هزارمتر بالاتر از سولقان  سمت چپ جاده امامزاده داود (ع) واقع است.

سنگ اسبگ : سنگی خوش تراش  که تصاویر ی روی آن کنده کاری شده بود . بدلیل طمع کاری برخی از بین رفت.

 تنگه سولوقون : منطقه تفریحی اطراف رودخانه سولقان حدفاصل پل کشار تا رستوران آبشار سابق

پوراز : محتمل است تلخیص شده پای آب ریز باشد . آب ریزگاه – حد فاصل پل کشار تا  رستوران شقایق در حاشیه جاده سولقان  / بخشی از باغ های سولقان را در بر می گیرد که به پورا زها معروف وبسیار خوش آب وهوا ودنج است .

ویشه ها : بخشی از باغ های سولقان که بعد ازتونل ودر حاشیه رودخانه واقع وبسیار هم خوش آب هواست.

در داغ : دره ای که بعد از تونل سولقان در رشته کوه نمرو واقع  شده و در انتهای آن غاری هم وجود دارد .بخشی از باغ های شرقی رودخانه سولقان هم به این اسم موسوم است .

در حصار : دره حصار – این دره از رشته کوه سنبلا آغاز وبه رودخانه منتهی می شود. بعضا بر اثر بارندگی طغیان می کند وبرخی اوقات هم خسارت بار بوده است . سیل معروفی که موجب تخریب ساختمان سابق دهیاری سولقان شد  یکی از همین حوادث است .

سنگ علیشاه : سنگ بزرگی بود که در کنار جاده سولقان روبروی مرکز مخابرات فعلی قرار داشت  . پس از آغاز فرآیند  ساخت وساز وتوسعه سولقان این سنگ معروف هم معدوم شد.

پاچنار : کوچه ای  در مجاورت دره حصار که در قدیم حوضی هم  در پای چنار درخت ها که اکنون هم برقرار هستند وجود داشت .

حوض مون ده : حوض میان ده – حوضی که در پاچنار قرارداشت موسوم به" حوض مون ده" بود.

جوق ده : جوی میان گذر سولقان بالا که نهر تامین آب بخشی از باغ های سولقان در زیر جاده اصلی سولقان هم به شمار می رود.

در سید: دره سید یا درب سید. یکی از آرامستانهای سه گانه  سولقان که در محله قاضی کنار کوچه اصلی ودر مجاورت بقعه متبرک سید احمد حسنی هروی (منسوب به هرات ) واقع شده است .

دش غفور :دشت غفور -بخشی از باغ های سولقان 

دش خلیل : دشت خلیل -بخشی از باغ های سولقان که در مجاورت دره میلیو واقع است.

تنگه سولوقون : منطقه تفریحی اطراف رودخانه سولقان حدفاصل پل کشار تا رستوران آبشار سابق

پوراز : محتمل است تلخیص شده پای آب ریز باشد . آب ریزگاه – حد فاصل پل کشار تا  رستوران شقایق در حاشیه جاده سولقان  / بخشی از باغ های سولقان را در بر می گیرد که به پورا زها معروف وبسیار خوش آب وهوا ودنج است .

ویشه ها : بخشی از باغ های سولقان که بعد ازتونل ودر حاشیه رودخانه واقع وبسیار هم خوش آب هواست.

در داغ : دره ای که بعد از تونل سولقان در رشته کوه نمرو واقع  شده و در انتهای آن غاری هم وجود دارد .بخشی از باغ های شرقی رودخانه سولقان هم به این اسم موسوم است .

در حصار : دره حصار – این دره از رشته کوه سنبلا آغاز وبه رودخانه منتهی می شود. بعضا بر اثر بارندگی طغیان می کند وبرخی اوقات هم خسارت بار بوده است . سیل معروفی که موجب تخریب ساختمان سابق دهیاری سولقان شد  یکی از همین حوادث است .

سنگ علیشاه : سنگ بزرگی بود که در کنار جاده سولقان روبروی مرکز مخابرات فعلی قرار داشت  . پس از آغاز فرآیند  ساخت وساز وتوسعه سولقان این سنگ معروف هم معدوم شد.

پاچنار : کوچه ای  در مجاورت دره حصار که در قدیم حوضی هم  در پای چنار درخت ها که اکنون هم برقرار هستند وجود داشت .

حوض مون ده : حوض میان ده – حوضی که در پاچنار قرارداشت موسوم به" حوض مون ده" بود.

جوق ده : جوی میان گذر سولقان بالا که نهر تامین آب بخشی از باغ های سولقان در زیر جاده اصلی سولقان هم به شمار می رود.

در سید: دره سید یا درب سید. یکی از آرامستانهای سه گانه  سولقان که در محله قاضی کنار کوچه اصلی ودر مجاورت بقعه متبرک سید احمد حسنی هروی (منسوب به هرات ) واقع شده است .

دش غفور :دشت غفور -بخشی از باغ های سولقان 

دش خلیل : دشت خلیل -بخشی از باغ های سولقان که در مجاورت دره میلیو واقع است

دست قاضی: بخشی از باغ های حاشیه رودخانه سولقان که در محدوده دره حصار واقع شده است .چال قاضی –محله قاضی  هم گویا درهمین راستاست .

باغ سیه: بخشی از باغ های متصل به کوه نمرو= شاید وجه تسمیه  باغ سید باشد .

در آسیاب =دراسیو : باغ موقوفه که احیاء شده است . هم اکنون حاصلخیز و درختان آن مثمر هستند . قبلا  باغ بزرگی مشتمل بر دهها  در خت چنار  بود که بیشت  تفریحگاه و  حالت پارک جنگلی را داشت .

بعله کیا : بخشی از اراضی واقع در مجاورت رودخانه سولقان در محله قاضی  که فعلا بایر است .

خرمنگ : بخشی از اراضی مجاور رودخانه در محله قاضی که مجاور بعله کیا است

 

دست قاضی: بخشی از باغ های حاشیه رودخانه سولقان که در محدوده دره حصار واقع شده است .چال قاضی –محله قاضی  هم گویا درهمین راستاست .

باغ سیه: بخشی از باغ های متصل به کوه نمرو= شاید وجه تسمیه  باغ سید باشد .

در آسیاب =دراسیو : باغ موقوفه که احیاء شده است . هم اکنون حاصلخیز و درختان آن مثمر هستند . قبلا  باغ بزرگی مشتمل بر دهها  در خت چنار  بود که بیشت  تفریحگاه و  حالت پارک جنگلی را داشت .

بعله کیا : بخشی از اراضی واقع در مجاورت رودخانه سولقان در محله قاضی  که فعلا بایر است .

خرمنگ : بخشی از اراضی مجاور رودخانه در محله قاضی که مجاور بعله کیا است  از بین رفت . این سنگ در انتهای محله قاضی روبروی باشگاه فعلی واقع شده بود.

سرحموم : سرحمام – حاشیه گرمابه سنتی سولقان پایین که اکنون به پارکینگ  تبدیل شده است .

باغ شاه : بخشی از منطقه مسکونی سولقان پایین که در حاشیه رودخانه واقع شده است.

بغچه : باغ چه – جمع : بغچه ها – بخش از باغ های خوش آب وهوا وسرشاراز آب سولقان پایین(محله قاضی ) که در حاشیه رودخانه واقع شده است.

کوچه ها: کوچه باغ زیلگ – کوچه علی سلطون – کوچه پاچنار – کوچه در حصار – کوچه  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد