چهلمین سالگرد 8سال دفاع مقدس فرا می رسد وما همچنان در عرصه های مختلف با تبعات وپیامدهای بی شماراین جنگ ناخواسته روبرو هستیم .یکی ازابعاد این رویدادحمایت کشورها ی متعدد از متجاوز وترغیب وتشویق دیکتاتوربعثی برای شروع این جنگ وحمله سراسری به ایران است که در میان این حامیان مالی وسیاسی وتجهیزاتی وانسانی ازابرقدرت ها مثل آمریکا وشوروی سابق تا کشورهای توسعه نایافته وضعیفی مثل سودان و... به چشم می خورد.
بی تردید همین حمایت ها بود که موجب طولانی شدن جنگ وجری شدن آغازگر این تهاجم و تقویت راهبردهای رژیم بعثی برای لشگرکشی به ایران ووارد شدن خسارات عظیم به هردو ملت شد . بررسی این حمایت ها و ابعاد آن وعلل آن می تواند روشنگر بخشی از تاریخ و تحولات معاصر ایران وچراغی باشد برای آینده.
درعین حالی که امروز دنیا دچار تحولات شگرف دیگری شده وبرخی از حامیان دیروز صدام، امروز درکنار ایران هستند و با کشورمان در برخی از رویکرهای سیاسی وبین المللی همداستان شده اند وروابط مان با عراق هم دچار تحولات بنیادین شده است.
دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی پژوهشگر و مدرس دانشگاه و مولف وصاحب بیش از 70 اثر در حوزه های مختلف تاریخی ،فرهنگی ،مذهبی وعرفانی و 6 اثر پژوهشی در باره دفاع مقدس، براین باوراست که یکی ازدستاورد های این هشت سال نبرد نامتوازن در صحنه های بین المللی ؛شفاف شدن مواضع سیاسی کشورها بود.قطعا اگر جنگ را ما تجربه نمی کردیم ،روابط راهبردی ما با بسیاری از کشورها امروز اینگونه نبود، وی همچنین خواستار پیگیری حقوقی اجرای سایر بندهای قطعنامه 598 وتعیین خسارتها وتعیین روش و فرآیند پرداخت آن و مطالبه آن به ویژه از حامیان متجاوز است. مشروح این گفت وگو را می خوانید.
#هشت سال دفاع مقدی دارای ابعاد خاص ومتمایزی نسبت به سایر جنگ ها وتخاصمات 200 ساله اخیر است ؛ یکی از این ابعاد حمایت همه جانبه حدود 50 کشور ابرقدرت وغیرآن از کشور مهاجم بود، درباره ابعاد این مسئله بفرمایید؟
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران جهان دو قطبی بود و برخی کشورها به شرق وبرخی به غرب وابستگی سیاسی ،فرهنگی واقتصادی داشتند. پیروزی انقلاب ایران با سیاست ورویکرد نه شرقی نه غربی اتفاقی مهم وبی سابقه بود وبرای شرق وغرب خیلی مهم بود که کشوری براساس آموزه های ایدئولوژیک خود هردو ایده ومکتب مدعی را رد ونفی کندوخواهان استقلال کشورها ی منطقه هم باشد. این ایده جدید مبتنی بر دین واراده ملت، دولت مستقل تشکیل می دهد. طبعا این خط مشی نوظهورسیاسی امام راحل به مذاق سردمداران غرب وشرق خوش نیامد .
صدام با استفاده از این فرصت ،القا می کند که با این معیار تمامی معیارهای متعارف جهانی عوض می شود، براین اساس دولت های حامی صدام ابتدا به این نتیحه رسیدند که که با تغییرچهره ها یاتهدید وتنش داخلی می توان انقلاب اسلامی را مهار ومحدود کرد.
لذا ابتدا این سیاست را درپیش گرفتند وبا ایحاد درگیری های داخلی ؛ترس وتهدید وترور ووحشت آفرینی وشورش های داخلی برای مهار انقلاب تلاش گسترده ای کردند و بعد از بی حاصل بودن آن به فکر تجاوز خارجی افتادند تا میزان توانمندهای نظام سنجیده شود و براساس عکس العمل جمهوری اسلامی ایران ،موازنه قوا صورت بگیرد .
لذا صدام به لحاظ روحیات خاص دیکتاتوری وسوابق منازعات مرزی برای حمله به ایران انتخاب می شود .او به لحاظ تسلیحاتی وابستگی به شرق داشت، ولی نتوانست از گوربا چف 100 درصد تایید بگیرد،منتهی از چالش ما وغرب استفاده کرد؛ خودش را کسی نشان دادکه می تواند در مدت کوتاهی نظام را ساقط کند؛ غربی ها البته ابتدا تردید داشتند .
"ریچارد مورفی" مشاور امنیتی وقت کاخ سفید در خاطراتش اذعان کرده است که حامیان صدام متوجه شدند که اینگونه که مااز وضعیت ایران تصور می کردیم واقعیت نداشته است. مورفی می افزاید :چرا که از دو نکته رهبری و مدیریت روحانیت وبسیج مردمی غاقل بودیم وصرفا روی توانمند های ارتش فکر می کردیم. اما بعد از فتح خرمشهر موازنه قدرتی حاصل شد. تصور آنها این بود که جنگ در این مقطع با آزادسازی سرزمین های ایران متوقف می شود.
#هدف اصلی تجاوز سراسری به ایران چه بود که سایر اهداف هم در ضمن آن جای می گرفت؟
طراحان جنگ اهداف متعددی را دنبال می کردند که ،سرنگونی نظام نو پای جمهوری اسلامی هدف اصلی آن بود.بی شک آنچه که ابرقدرت ها-خصوصا دولت آمریکا- از صدام انتظار داشتند،منحصرا به سقوط کشاندن نظام اسلامی در ایران بود؛زیرا وقوع انقلاب اسلامی برای آمریکا و حامیانش در منطقه قابل تحمل نبود.پیام انقلاب اسلامی،افق های تازه ای را به روی ملت ها،خصوصا مسلمانان جهان گشود و استقبال با اشتیاق وشور نشاط مسلمانان و آزادی خواهان جهان از انقلاب اسلامی در گوشه و کنار عالم،از فراگیری وجهان شمولی آن حکایت می کرد.آن چه که انقلاب اسلامی به جهانیان نوید می داد و می دهد؛آزادی،استقلال،حاکمیت بر سرنوشت خویش،و شکست خط سلطه و غارتگری ابر قدرت ها در جهان است.لذا در انتظارفرصتی بودند تا ضمن حفظ موقعیت خود در منطقه،تدابیری برای ضربه زدن به ایران و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی که سرمنشاء این حرکت بود فراهم آورند.
.یکی دیگراز اهداف صدام این بود که با آغاز جنگ علیه ایران،آن را به جنگ بین ایران و اعراب مبدل کند. از این رو پس از تجاوز به کشورمان،در سخنان خود اظهار می کرد که از جانب اعراب با ایران می جنگد و ازطرفی هم تصمیم داشت تا با تجزیه خوزستان،خود را منجی عرب های در بند ومدافع وطن عربی جلوه دهد.
.وی در مصاحبه ای در 23 اسفند 1362 خطاب به اعراب گفت:«ما که برادرانتان هستیم،به نمایندگی از سوی شما،دفاع از سرزمین اعراب را آن گونه که در خور است،به عهده خواهیم گرفت.»
#چه زمانی حمایت ها ازرژیم بعثی عراق علنی وآشکارتر وبی پرده می شود ؟
وقتی سلسله عملیات های برون مرزی ایران وورود به خاک کشور متجاوز برای احقاق حقوق ملت ایران و تنبیه متجاوز ادامه یافت، حمایت ها از عراق هم علنی وعلنی تر شد. حتی شوروی سابق به شکل علنی افسران ارشد وزبده خود را وارد عراق کرد .تانک تی 72 که ضد آر پی جی بود به عراق داد.حتی حامیان رژیم بعثی اجازه استفاده از سلاح های شیمیایی به عراق دادند وبعثی ها به طور گسترده در فاو استفاده کردند و درواقع همه قوانین بین المللی در عملیات خیبر نقض والبته علنی این اقدامات انجام می شود.
# در مقابل حامیان صدام برخی از کشورها هم در جبهه حمایت ازایران قرار می گیرند درباره وضعیت ونحوه حمایت ودلایل آن هم توضیح بفرمایید ؟
البته ایران حامیان زیادی در منطقه ودرمیان کشورها نداشت، در منطقه سوریه وحافظ اسد به لحاظ شخصیت برحسته ای که داشت، مواضع ضد اسراییلی اش را حفظ کرد و با ما همکاری نظامی وتسلیحاتی داشت . یکی دیگراز دولت های حمایتگر لیبی بود که معمر قذافی بخشی از سلاح های مورد نیاز مارا تامین می کرد .چند کشور هم مثل پاکستان وافغانستان بی طرف بودند در مقابل کشورهای تاثیر گذار و دارای حق وتو همه همراه وحامی صدام بودند؛ حتی شوروی سابق که امروز دوست ماست هم برایده مهار ایران متفق القول بودند.
# با توجه به این حمایت های همه حانبه ،تحلیل شما از دلیل اصلی موفقیت نیروها ی ما درشکست بعثی ها چیست ؟
تحلیل های کارشناسان نظامی وسیاسی دنیا در واقع این بود ه که ایمان وعشق به خدا ومبداء هستی وروحیه شجاعت و شهادت طلبی در وجود نیروهای ما موازنه قوا را تغییر داد وقدرت واقتدار ما را دردنیا با وجود تمامی کمبودها وکاستی ها نشان داد. این گفتمان یعنی تاثیر ایمان در حفظ امنیت و دکترین دفاعی کشور در گفتمان ها ی جهانی هم مطرح و تغییر بنیادی ای را هم در گفتامانها ی استراتژیستهای وتحلیل گران ونظریه پردازان جهانی داده است. امروزه این گفتمان یعنی نقش ایمان وانگیزه های معنوی در اقتدار دفاعی وامنیتی در محافل علمی ودانشگاهی ومراکز استراتژیک دنیا مطرح ومورد توجه قرار گرفته است وبه شدت روی آن کار می کنند .
# یکی از سوالات مطرح ومهم والبته جالب وقابل توجه و شگفت آورواکنش جانبدارانه دولت ها و سازمان های بین المللی در خصوص این تجاوز آشکار به یک کشور ودولت مستقل دیگراست که احساس وبرداشت این است که دچاریک پارا دوکس هستیم و تناقض در سخن وعمل ونقض فاحش مقررات وقوانین بین المللی را به عینه شاهدیم ولی در ظواهر ورسانه ها مدام از حقوق بشر وبی طرفی سازمانهای بین المللی وتلاش آنها برای حفظ صلح وامنیت پایدار سخن می گویند ؟
بله همین طور است دچار تناقض ودوگانگی آشکاری در اجرای قوانین ومقررات بین المللی هستیم والبته اینها مستمسکی برای سلطه برجهان است. .پس از وقوع تجاوز سراسری رژیم بعث عراق به خاک ایران،دولت ها و مجامع بین المللی واکنش های متفاوتی از خود نشان دادند.دولت های منطقه-به ویژه عربستان،اردن و کویت بی رودربایستی حمایت خود را از عراق اعلام کردند.
دولت امارات مجددا تاکید کرد که جزایر سه گانه عربی ،باید به این کشور بازپس داده شود.
شگفت تر اینکه اغلب حمایت ها با تمجید و ستایش از صدام همراه بود؛ یک مقام رسمی اردن هم گفت:
«صدام حسین یقینا به عنوان یک مرد قدرتمند در رهبریت ملی اعراب درخواهد آمد و پیروزی وی در جنگ با ایران،اولین عملیات موفقیت آمیز نظامی اعراب در طول سال های گذشته خواهد بود.»
همچنین انجمن ادبای کویت با ارسال تلگرافی به صدام حسین ،حمایت خود را از عراق در جنگ با ایران اعلام کرد.در این تلگراف آمده است:"فرزند صالح عربیت،رفیق صدام حسین-بغداد"
جالب اینکه صدام این اظهار ارادت و حمایت ادبای کویت را در تجاوز به آن کشور پاسخ بجایی داد و ادبا و نویسندگان کویت را به اوج تخیل وتغزل کشاند.
دبیر کل اتحادیه عرب هم ،مواضع قوی و عربی صدام را مورد ستایش قرار داد.
کشور های غربی هم ،اگر چه ازصدام راضی به نظر می رسیدند،اما با لحنی متناقض به اظهار نظر پرداختند؛اما به تدریج رژیم عراق با حرکت های غرب پسند،حمایت اغلب آن ها را با خود همراه کرد. «کورت والدهایم»-دبیر کل وقت سازمان ملل - بر اساس ماده99 منشور،نامه ای بدین مضمون به شورای امنیت نوشت که
تنها از گسترش اختلاف میان ایران و عراق ابراز نگرانی شده بودو گفته بوداین امر به عقیده من یک تهدید جدی و بالقوه برای صلح و امنیت بین المللی است.
بررسی مواضع کشور ها وسازمانهای بین المللی ها بعد ازفتح خرمشهر نشان می دهد آنها همسوترباصدام وحمایت ها پررنگ تر می شود و حاکی از جبهه گیری آشکارتر درحمایت از صدام ونقض اصول بیطرفی ودر واقع حمایت آشکار ازآغازکننده جنگ بود دراین زمینه به ویژه مجامع بین المللی توضیح بفرمایید؟
یکی از آثار مهم عملیات بیت المقدس؛واکنش کشور های منطقه و جهان نسبت به پیروزی رزمندگان اسلام بود.اگر چه پرداختن به تمامی مواضع کشور ها ازحوصله این بحث خارج است،اما اشاره به مواضع کشورهایی که خود را در این جنگ بی طرف و یا حتی مخالف رژیم عراق می دانستند،حایز اهمیت بسیار است.
دولت آمریکا که در آغاز تجاوز عراق به ایران،خود را بی طرف جلوه می داد،بعد از فتح خرمشهر نتوانست خشم و ناراحتی خود را از پیروزی رزمندگان اسلام پنهان کند ،لذا ژنرال هیک-وزیر خارجه وقت آمریکا -در اقدامی شتاب زده اعلام کرد:
«امریکا در برابر هر گونه تغییر اساسی در منطقه خلیج فارس که ناشی ازجنگ ایران و عراق باشد بی تفاوت نخواهد بود.»
دکتر عظمی الباز،مشاورشخصی حسنی مبارک هشدار داد:
«اگر ایرانی ها دست به یک هجوم جدی به داخل عراق بزنند،بدون شک درگیری مصر در جنگ را افزایش خواهد داد.»
همچنین ولیعهد اردن از امریکا خواست تا موضع بی طرفی خود را در جنگ ایران و عراق رها نموده و برای اینکه ایران در جنگ به پیش می رود،ازعراق حمایت کند.
پس از فتح خرمشهر،مجامع و سازمان های منطقه ای و بین المللی هم سکوت خود را پس از ماهها شکستند و تصمیمات گوناگونی را اتخاذ نمودند؛از جمله این که :
شورای همکاری خلیج فارس یه ریاست شاهزاده فهد ولیعهد وقت کشور عربستان در تاریخ تشکیل جلسه داد و خواهان توقف جنگ شد.
سازمان کنفرانس اسلامی نیز با تشکیل کمیته ی میانجیگری ،در صددبر آمد که جنگ بین ایران و عراق را متوقف کند.حبیب شطی-دبیر کل وقت سازمان کنفرانس اسلامی-در این باره گفت:
در ارتباط با جنگ ایران و عراق چهل و سه کشورعضو کنفرانس اسلامی تلاش خواهند کرد که این دو کشور،ملت اسلامی را که بیش از یک سال قبل درگیر جنگ خانمان سوز هستند،با یکدیگر آشتی دهند.
شورای امنیت سازمان ملل متحدکه طبق منشور سازمان،مسئولیت دفع تجاوزبه کشور ها را عهده دار است،به طور جدی قضیه جنگ ایران و عراق را دنبال نکرد.اعضای شورای امنیت تنها در ششم مهر ماه سال 1359 تشکیل جلسه داد و به اتفاق آرا قطعنامه 479 را تصویب کرد.
،این قطعنامه با عنوان «وضعیت میان ایران و عراق » با اظهار نگرانی از دو کشور درخواست می کند که از هرگونه کاربرد بیشتر زور خودداری کنند.جای بسی تعجب است که درخواست عدم استفاده از زور؛ حتی به صورت مشروع زمانی مطرح شده است که قسمت زیادی از غرب و جنوب غربی ایران در اشغال نیرو های عراقی بود و شورا با حکم آتش بس در خاک ایران،از نیروهای متجاوز درخواست نکرد که به مرز های بین المللی باز گردند، واقعاجالب است!
بلکه خواسته واقعی شورا این بود که دولت قربانی تجاوزاز دفاع مشروع برای مقابله با تجاوز وآزادسازی اراضی اشغالی دست بردارد.این خواسته ،خود نقض صریح ماده 51 منشور ملل متحد است درواقع هیچ تضمینی برای اعاده حقوق ملت ایران وخروج بعثی ها از سرزمینمان وجود ندارد وآنه حاضر نیستند این تضمین رابدهند.
این فرآیند غیر عادلانه بعداز تصویب قطعنامه چگونه ادامه یافت با سکوت یا اظهار مواضع خنثی وبی اثر ؟
پس ازقطعنامه 479،شورای امنیت به مدت 22ماه دربرابر این جنگ سکوت کردو این در ایامی است که رژیم عراق در اوج پیروزی است،اما پس از عملیات بیت المقدس،به یکباره شورای امنیت هم صدا با سایر کشور های متحد عراق،برای توقف جنگ سکوت خود را شکست و در پی درخواست کشور اردن و امریکا-دو متحد عراق در جنگ با ایران- تشکیل جلسه داد وقطعنامه 514 را به اتفاق آرا تصویب کرد.
در این قطعنامه،برخلاف قطعنامه479،برای نخستین بار از برقراری آتش بس و عقب نشینی نیرو ها به مرزهای شناخته شده ی بین المللی وتشکیل نیرو های پاسدار صلح و استقرار آن ها سخن گفته شده و احترام به حاکمیت ،استقلال،تمامیت ارضی و عدم مداخله در امور داخلی کشور ها مورد توجه قرار گرفته است.
اما سوال اینجاست که چرا در زمان برتری نیروهای عراقی و اشغال بخشی از مناطق و شهر های مرزی ایران این خواسته هااز سوی شورای امنیت سازمان ملل مطرح نمی شود؟وچرا شورای امنیت پس از 22 ماه سکوت به فکر وظایف اولیه و ابتدایی خود افتاد ه،جای بسی سوال و تعجب است.
ایران قطعنامه 514را نپذیرفت،زیرا هنوز خواسته های مشروع خویش،نظیر:معرفی متجاوز و پرداخت خسارت و تضمین صلح،راه درازی در پیش روداشت و قطعنامه 514 هیچ راهکاری برای تحقق مقاصد ایران پیشنهاد نکرد ه بود.
تامین سلاح وبمب های شیمیایی برای عراق یکی از ابعاد حمایت حامیان از صدام بود و درواقع ارسال سلاح شیمیایی به این کشور برای استفاده درروزهای شکست بود؛ درباره حامیان ارسال کننده این سلاح مخرب ومرگبار ونقش آفرینان آن که ظلم آشکار به بشریت ونقض فاحش قوانین بین المللی بود توضیح بفرمایید؟
بله اگرچه دلایل زیادی دال بر ارسال تسلیحات و تجهیزات شیمیایی وغیرشیمیایی ازسوی کشور هایی نظیر :شوروی سابق،امریکا،یوگسلاوی سابق،بلژیک،چین،اسپانیا،ایتالیا و شیلی به کشور عراق وجود دارد،اما به طور عمده دو کشور آلمان و انگلستان منابع تامین کننده تسلیحات شیمیایی عراق بودند.
این درحالیست که کشور آلمان تنها کشوری است که نه تنها اسناد الزام آور حقوقی دال بر ممنوعیت سلاح های شیمیایی را امضا کرده ،بلکه بر اساس معاهده اصلاحی بروکسل،بازرسی های سرزده از صنایع شیمیایی خود،به وسیله آژانس کنترل تسلیحات اتحادیه اروپا را هم پذیرفته است.
گزارش مجله المانی«اشترن» در این باره مسایل پشت پرده را افشا می کند.،دادستانی المان هم در سال 1988 علیه چند شرکت آلمانی که متهم به ارسال و صدور تاسیسات شیمیایی به عراق برای ساخت بمب های شیمیایی بودند،اعلام جرم کرد و آن ها را تحت تعقیب قرار داد.در این خصوص،در سال 1987 در پی سیصد بازرسی دقیق از دفاتر 12 شرکت آلمانی که مراکزشان در«هامبورگ»،«اشافبورک»،«شیفرستاف»و «اوفنباخ»است،تعداد زیادی مدرک و سند دال بر این صادرات غیر قانونی به عراق دست آمد.
مجله مزبور،دراین زمینه گزارش داد که دادستانی در آلمان توانسته است ضربه سنگینی بر گروهی از شرکت های آلمانی که سال های طولانی ،مواد و تاسیسات شیمیایی،برای ساخت بمب های شیمیایی به عراق صادر کرده اند،وارد نماید.
البته دامن سایر کشور های غربی نیز به نوعی به این جنایت که یک نمونه آن بمباران شیمیایی سردشت است ؛ آلوده است،اما به دلیل منفور بودن کاربرد سلاح های شیمیایی و بیولوژیک در افکارعمومی جهان،از قبول این فضاحت خودداری می کنند.حتی سازمان های بین المللی-به ویژه اعضای شورای امنیت -به خوبی از کاربرد سلاح شیمیایی عراق علیه ایران آگاه بودند،ولی با سکوت معنی دار و عدم تصمیم گیری جدی خود،در جنایت رژیم عراق سهیم شدند.
سرانجام ساز رسوایی آن ها در تهاجم صدام به کشور کویت به صدا در آمد و با شکست عراق از نیرو های ائتلاف حامی کویت و خروج این کشوراز کویت ،کارشناسان سازمان ملل متحد ضمن بازدید اززراد خانه ها و کارخانه های عراقی،به مواد شیمیایی و جنگ افزار های سمی و مهلک دست یافتندو با این عمل خود،صحت ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر قربانی شدن توسط سلاح های شیمیایی عراق را به اثبات رساندند.
آیا سرانجام دولت ها به استفاده عراق از سلاح شیمیایی اعتراف کردند ؟
بله !بعضی از متحدان رژیم عراق بارها اعلام کرده اند که رژیم بعثی عراق در جنگ با ایران از سلاح های شیمیایی و میکروبی استفاده کرده است،که نمونه هایی از آن عبارتند از
دولت ایران در کنفرانس خلع سلاح های شیمیایی سازمان ملل متحد،عراق را متهم کردکه درجنگ با ایران از سلاح شیمیایی استفاده کرده است و حتی در کنفرانس خلع سلاح ژنو اعلام کرد :وظیفه اسف انگیزی که بر عهده دارد ،این است که باید گزارش کند شواهد موجود،استفاده عراق از سلاح های شیمیایی راثابت نموده است.
همچنین .وزیر امور خارجه اتریش در کنفرانس خلع سلاح در وین درسال ۱۳۶۷اعلام کرد که دلایلی وجود دارد که عراق در جنگ با ایران از سلاح شیمیایی استفاده کرده است؛
اضافه کنم که اعلامیه ی گروه حقوق بشر پارلمان انگلیس هم ،با صراحت از کاربرد سلاح های شیمیایی توسط عراق در جنگ با ایران خبر داده است. البته این اعتراف ها زمانی بود که کار از کار گذشته بود وغالبا پس از حمله عراق به کشور کویت ،اغلب کشور ها از این جنایت عراق پرده برداشتند
#درباره دستاوردهای دفاع مقدس در عرصه مختلف هم توضیح بفرمایید ؛این دستاوردها قطعا امروز پشتوانه مادر ادامه حیات سیاسی واجتماعی واقتصادی است وخواهد بود ؟
البته دستاورد های زیادی را برای دفاع مقدس می توان برشمرد اما یکی از دستاوردهای مهم تغییر موازانه قوا را در عرصه های مختلف نظامی وسیاسی است، یکی دیگر از این دستاورد ها شفافیت مواضع کشور ها بود . بعد از پایان جنگ مواضع سیاسی کشورهای بزرگ هم دچار تغییراتی در همسویی با غرب ویا دورشدن از غرب شد .رویکرد امروز روسیه و چین در همسویی با ایران مصداقی ازاین تغییرات است.
.قطعا اگر جنگ را تجربه نمی کردیم ،امروز روابط ما با روسیه وبرخی دیگر از کشورها در این شرایط ودراین سطح نبود، چرا که درجنگ اقتدار دفاعی وامنیتی ما به اثبات رسید وماپس از جنگ با پیشرفت هایی که داشتیم به سطح بازیگران بین المللی صعود کردیم .ما با شرق نیستیم اما این شرق است است که به ما در برخی مواضع و اهداف بین المللی با وجود اختلافات اعتقادی و ایمانی نزدیک شده است.
ما به لحاظ تفکر شیعی با دوستان اهل سنت اختلاف داریم ومعتقدیم تفکر شیعه همیشه می تواند متحول و به رو جلو وپویا باشد. ساختار بنیادین حرکت مقاومت در منطقه را که دربرابر داعش درخشید وهمه کشورها اعم از اهل سنت وغرب واروپا از آن بهره مند شدند را سردار سلیمانی و ایران ایجاد کرد این راهبرد را همه قبول دارند اعم از دوست و دشمن.
د ستاورد دیگر دفاع مقدس در حوزه سیاسی صدور راهبرد مقاومت و پایداری در کشور های تحت ظلم و اشغال مثل یمن،فلسطین و...است. الان هم ما می توانیم با اقدامات درست صادر کننده مولفه های فرهنگی،سیاسی و اقتصادی هم باشیم.
# به عنوان سوال پایانی درباره قطعنامه 598ونتایج آن وظرفیت های باقی مانده آن بفرمایید وچه اقدامهایی سیاسی وحقوقی باید برای احقاق حقوق ملت ایران انجام داد ؟
پذیرش این قطعنامه به عنوان خیر الموجودین بود.دلایل پایان جنگ به فاکتور هایی که جنگ را ایجاد کردند بود بسته بود.این دلایل ازصحنه خارج شدند ما که علت موجده جنگ نبودیم ، وطبیعی بود با تغییر شرایط امام راحل این تصمیم را بگیرند .
قرآن هم می گوید: هر موقع دشمن پیشنهاد صلح داد بپذیرید و البته این قطعنامه تنها راه حقوقی موجود بود . پس از پذیرش این قطعنامه اصل اول و دوم را پیاده کردیم و سوم و چهارم تقریبا و بقیه اصول پیگیری نشده است .
یکی از دلایل آن روی کار آمدن دولت همسو باجمهوری اسلامی ایران درعراق است. اما به این به منزله این نیست که دنبال پیاده کردن قطعنامه نباشیم.قطعا باید پیاده شود ،میزان خسارت سنجیده و دولت عراق وحامیان متجاوز به ویژه کشورهای عربی ؛غربی واروپایی موظف به پرداخت خسارت و شفاف سازی موضوع شوند. این موضوع بسیار مهم است و ازلحاظ حقوقی وبین المللی باید پیگیری شود و تاریخ در این باره قضاوت خواهد کرد.